إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  •  این روزها بحث پیرامونِ نظرات عبدالکریم سروش داغ است. تا جاییکه کار به تکفیر و تبری کشیده است. قضیه از آنجایی آغاز شد که سروش در گفت و گو با یک رسانه هلندی، قران را کلام پیامبر دانست. انتشار گفته‌های او با واکنش تند بها‌ءالدین خرمشاهی مواجه شد. چندی بعد آیت‌الله سبحانی با انتقاد از سروش، از او خواست که به آغوش اسلام برگردد. اما قضیه وقتی بغرنج شد که مجید مجیدی، فیلمساز ایرانی اعلام کرد که سروش، کافر است. انعکاسِ سخنان مجیدی در یکی از مهم‌ترین بخش‌های خبری، باعث رسانه‌ای شدن نظرات سروش شد. جمعه گذشته درحالیکه قرار بود در قم علیه سروش راهپیمایی شود، این نواندیش دینی، در مقاله‌ای با نامِ «بشیر ما بشر بود» به سخنان آیت‌الله سبحانی پاسخ داد. این قضیه بار دیگر این سوال را مطرح کرد که آیا مفهومی تحت عنوان روشنفکری دینی معنا دارد یا نه؟ و اینکه روشنفکر دینی چه نسبتی با دین و خردِ انتقادی دارد.

    نویسنده:
    آرش نراقی